نقش موسیقی در اختلالات یادگیری کودکان
کنترل رفتار جهت توسعه مهارت ها و یادگیری در افراد دچار ناتوانی یادگیری بسیار ضروری می باشد. نقش موسیقی همراه با نظم و ساختار می تواند مانند تقویت کننده ای به منظور تسهیل رفتار و کنترل تحریکات باشد. مثلا فعالیت های شنیداری موسیقی موجب نظم بخشی و یادآوری محرکات شنوایی را فراهم می نماید. و به تمرکز در وظایف یاری می نماید. از نقش موسیقی به صورت بلندی و کوتاهی صدا، سرعت، رنگ و زیرو بمی برای کمک به تقویت هوشیاری و قدرت تشخیص شنیداری می توان اشاره کرد.
نقش ریتم و نظم موسیقی در یادگیری
نقش موسیقی مکانیزم مغزی
موسیقی می تواند امواج مغزی را تعدیل نموده و سرعت آن ها کاهش دهد. به صورت طبیعی آگاهی از امواج بتا تشکیل شده است از ۱۴ تا ۲۰ هرتز. در ارتعاش امواج بتا زمانی تشکیل می شوند که ما خود را غرق فعالیت های روزانه جهان خارج می کنیم. و همچنین در هنگام بروز احساسات منفی قوی نمایان می شوند. آگاهی و آرامش افزایش می یابد،
همراه با امواج آلفا می باشد که از ۸ تا ۱۳ هرتز است. و دوران خلاقیت به اوج رسیده. مراقبه و خواب با امواج تتا همراه هستند (۴ تا ۸ هرتز) و امواج دلتا در خواب عمیق و مراقبه و ناخود آگاهی (۳ تا ۵ هرتز) هر چه جریان امواج مغزی کندتر باشد. ما به میزان بیشتری احساس آرامش خواهیم کرد. نواختن موسیقی می تواند به خلق یک تعادل پویا میان نیمکرهی منطقی تر مغزی و بین نیمکره چپ و راست شهودی پرداخته و به ایجاد تفکری که می تواند پایه خلاقیت کودک را پرورش دهد منجر شود. زمانی که اطلاعات تازهای از محیط به نوزاد می رسد مسیرهای عصبی جدیدی ایجاد می گردد. یادگیری های ذهنی و پیشرفت مهارت های حرکتی نیز راه هایی را به خود اختصاص می دهند.
مكانيزم های ذهني كه موسيقي را پردازش مي نمایند به صورت عميقي با ديگر ساختارهاي اصلی مغز از جمله:
هيجان و احساسات حافظه، حتي زبان همكاری دارند. طبق تحقيقات كه مغز انسان از قبل آماده شده است. تا الگوها را در موسيقي و زبان رديابي نماید. جالب این است كه ما انواع مشخصی از الگوهای موسيقی را بیشتر از بقيه در اولویت قرار می دهیم. محقق كانادايي، سندرا ترهوب يافته است كه نوزادان قطعات موزون را به قطعات ناموزون ترجيح داده. و نوزادان چهار ماهه ترجيح مي دهند تا قطعات اصل نوشته شده توسط موتزارت را گوش دهند. تا قطعات موتزارت كه به صورت غير طبيعي اجرا شده و تاثير هيجاني موسيقی به اثبات شده است.
موسيقي و رياضی
طبق گزارشات دانشجويانی كه به يكی از قطعات موتزارت گوش كرده بودند در انجام فعاليت های استدلالی بهتر از كساني عمل نمودند كه يک موسيقی آرامش بخش گوش كرده بودند يا قبل از فعاليت در سكوت قرار داشتند. اما اين تاثيرات فقط 10 دقيقه باقي ماند. اين گزارش نشان داد كه تصور مردم دنيا از تاثيرات موسيقي، راهي بيهوده براي تقويت هوش است و در نتيجه، مقالات و كتاب هاي زيادی ادعاهايي نمودند كه اغلب به اثبات نرسيده است. موسيقي حقیقتا تاثيرات بسزایی در يادگيری دارد. شاو معتقد است كه موسيقی بسياری از عملكردهای سطح بالای مغز مثل رياضي و علوم را مورد استفاده قرار ميدهد.
آموزش در قالب موسیقی
آموزش در قالب موسيقي اين قابلیت را دارد که عملكردها را افزايش دهد. او به همراه فرانسيس راشر در دانشگاه ويسكونسين مطالعات اضافي ديگری انجام دادند. كه ارتباط بين موسيقي و استدلال فضايی گيجگاهی را بررسي مينمود. استدلال فضايی گيجگاهی يک توانايی براي تصور كردن مشكل و راه حل آن می باشد كه بیشتر به فهم مفهومی بيشتر يک مساله موجب می گردد.
ابزار های هنری برای یادگیری
ابزار هنری از جمله موسیقی میتواند آنها را تقویت نماید. موسیقی دارای ریتم و نظم خاصی می باشد. با ادراک موسیقی در مغز مکانیزم یادگیری تحت الشعاع قرار می گیرد. کارکردهایی چون حافظه و ادراک که با یادگیری ارتباط تنگاتنگی دارند تقویت می شود. و فرایند یادگیری ریاضی بهبود می یابد. با توجه به اهمیت این مساله می توان به معلمین و کارشناسان توانبخشی و آموزشی توصیه نمود که استفاده از موسیقی را در برنامه های آموزشی دانش آموزان با اختلال در یادگیری ریاضی و در کنار دیگر راهبردهای آموزشی مد نظر قرار دهند.
نتیجه گیری نقش موسیقی در اختلالات یادگیری
در دانش آموزان با اختلال در یادگیری ریاضی می توان از راهکار های مختلف برای حل مشکلات استفاده نمود. با توجه به نقش دو نیمکره مغزی در یادگیری به خصوص لوب های پس سری, آهیانه ای و گیجگاهی، ابزار و راهبردهایی که بتواند عملکرد این لوب ها را افزایش دهد و تقویت نماید مهم است. این لوب ها مسئولیت پردازش و ادراک بینایی, شنیداری و همچنین محاسبه عددی و فرایندهای حل مساله را بر عهده دارند.